چگونه یک ارز دیجیتال را با استفاده از تحلیل فاندامنتال تجزیه و تحلیل کنیم
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال مستلزم تحقیق و ارزیابی دقیق تمام معیارهای موجود است. اکثر پروژه ها اطلاعات کافی در مورد هدف کوین، اقتصاد توکن، تیم پشت ارز و توسعه آن تا به امروز ارائه می دهند. با استفاده از تجزیه و تحلیل فاندامنتال و با ترکیب عوامل کمی و کیفی، می توانید، دیدگاهی وسیع تر در مورد کریپتو بدست آورید.
افسانه ای که در میان تازه واردها وجود دارد این است که به دلیل نوسانات زیاد بازار، ارزهای دیجیتال نمی توانند بر اساس تحلیل بنیادی ارزش گذاری شوند. حتی اگر دارایی ممکن است در معرض هوس های معامله گران جهانی باشد، هنوز هم می توان نظری آگاهانه در مورد ارزش آن ایجاد کرد.
درک تحلیل بنیادی به شما کمک می کند ارزیابی کنید که آیا یک ارز دیجیتال ارزش خرید یا فروش دارد یا خیر. ما شما را با نحوه تجزیه و تحلیل ارزهای دیجیتال با استفاده از تجزیه و تحلیل فاندامنتال آشنا خواهیم کرد، از جمله عوامل کلیدی برای در نظر گرفتن و بررسی تفاوت آنالیز ارز دیجیتال با تحلیل دارایی های سنتی.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین می کند، که به معنای معیاری عینی برای ارزش آن است. ارزیابی اطلاعات زیربنایی در مورد پروژه های رمزنگاری سرمایه گذار را راهنمایی میکند در مورد اینکه آیا یک کوین، یک دارایی کم ارزش است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است.
بازار ارزهای دیجیتال به طرز مشهودی بی ثبات هستند. حتی ارزهای معتبر مانند بیت کوین و اتریوم نیز در معرض نوسانات ناگهانی هستند. سرمایهگذاری در کوین ها و توکنهای جدیدتر با ریسک قابلتوجهی همراه است، مگر اینکه بدانید پول خود را در چه پروژه ای قرار میدهید.
انجام تحلیل های بنیادی به سرمایه گذاران غیر فنی و معامله گران باتجربه این امکان را می دهد که با اطمینان حرکات بازار را معامله کنند. با استفاده از تحلیل بنیادی، معاملهگران میتوانند استراتژیهای آگاهانه با شانس سودآوری بهتر ایجاد کنند.
در مقایسه با تحلیل تکنیکال، برای معامله گران و سرمایه گذارانی که علاقه دارند و هدف آن پیش بینی جهت بازار مالی از طریق استفاده از اندیکاتورهایی مانند RSI، MACD و Bollinger Bands است، مفید است. برای یادگیری تحلیل بنیادی میتوانید در دوره آموزش فاندامنتال کاراگروپ شرکت کنید.
تجزیه و تحلیل فاندامنتال کریپتو چگونه متفاوت است؟
در سال 1934، بنجامین گراهام و دیوید داد، تجزیه و تحلیل امنیتی را منتشر کردند که اغلب مانند کتاب مقدس برای ارزیابی اوراق بهادار در نظر گرفته می شود. تا به امروز، سرمایه گذاران دارایی های مالی را با استفاده از معیارهای توضیح داده شده در کتاب کلاسیک خود آزمایش می کنند. به عنوان مثال، هنگام ارزیابی کمی سهام، می توانید از سود هر سهم (EPS) یا نسبت قیمت به سود (نسبت PE) برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم استفاده کنید.
در مورد الزامات گزارشدهی لزوماً ارزهای دیجیتال مشمول مقررات بینالمللی نمیشوند، بر خلاف شرکتهای سهامی عام که اغلب باید گزارشهای فصلی را با استفاده از استانداردهای حسابداری شناختهشده تهیه کنند. معیارهای سنتی کسب و کار، مانند نسبتهای نقدینگی که به پرداخت بدهی شرکتهای معمولی نگاه میکنند، از پنجره بیرون میروند. کل اخلاق این است که هیچ شرکت یا نهاد واحدی قرار نیست مالک یا مسئول پروژه باشد و جریان اطلاعات ماهیت متفاوتی به خود می گیرد.
در بازارهای کریپتو، همه تراکنشها را میتوان به صورت عمومی در بلاک چین «ممیزی» کرد و تیم موسس باید جامعه را از نقشه راه خود مطلع کند.
از نظر مفهومی، سرمایهگذاران هنوز باید بینشهایی را در مورد پروژه اساسی ایجاد کنند، اما معیارها کاملاً متفاوت از معیارهایی هستند که برای تجزیه و تحلیل بازارهای سنتی استفاده میشوند.
فاکتورهایی که باید هنگام تحلیل فاندامنتال رمزارز در نظر گرفت
هدف اصلی تحلیل بنیادی کریپتو کاهش ریسک سرمایه گذار و ارزیابی پتانسیل سود دارایی است.
تحلیل بنیادی را می توان در سه دسته کلی به کار برد:
معیارهای بلاک چین (سنجه های روی زنجیره)
بلاک چین یک منبع ارزشمند است، اما استخراج اطلاعات به صورت دستی از داده های خام می تواند زمان بر و کاهش دهنده منابع باشد. خوشبختانه، طیف وسیعی از رابط های برنامه نویسی کاربردی (API) ابزارهایی را برای توانمندسازی تصمیمات سرمایه گذاری ارائه می دهند. صرافیهای پیشرو ارزهای دیجیتال ابزارهای گزارشگری را توسعه دادهاند که اطلاعات عملی فراوانی مانند تعداد کاربران فعال، کل تراکنشها و ارزش تراکنش را ارائه میدهند.
سه معیار اساسی برای تجزیه و تحلیل بنیادی یک ارز دیجیتال عبارتند از نرخ هش، وضعیت و آدرسهای فعال و همچنین ارزش و کارمزد تراکنشها. بیایید نگاهی دقیقتر به چگونگی این دادهها بینش تجاری بیندازیم.
نرخ هش
بلاک چین نقش مهمی در ایمن سازی شبکه ایفا می کند و غواصی در داده ها برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال کریپتو ارزشمند است.
بیت کوین و اتریوم دو نمونه از ارزهای دیجیتالی هستند که بر روی بلاک چین اثبات کار (PoW) اجرا می شوند. اثبات کار ماینرهای کریپتو را ملزم می کند تا یک پازل محاسباتی را حل کنند که هر تراکنش را تأیید می کند و در عین حال مانع از به دست آوردن 51 درصد کنترل اکثریت بلاک چین توسط مهاجمان مخرب می شود. انجام این کار به نهاد کنترل کننده اجازه می دهد تا تراکنش های دیگری را که به آنها تعلق ندارد تغییر دهد یا متوقف کند، یا دو برابر پول خود را خرج کند.
نرخ هش قدرت محاسباتی ترکیبی است که در استخراج برای انجام محاسبات روی بلاک چین PoW استفاده می شود. نرخ هش بر اساس داده های در دسترس عموم تخمین زده می شود، اما نرخ هش واقعی هرگز مشخص نیست.
نرخ هش توسط بسیاری از سرمایه گذاران کریپتو به عنوان دلیلی بر سلامت ارز دیجیتال مورد نظر تلقی می شود. هرچه نرخ هش بالاتر باشد، ماینرها انگیزه بیشتری برای ماینینگ برای کسب سود دارند و امنیت شبکه بیشتر می شود. محاسبه نرخ هش شخصی نیز می تواند به استخراج کنندگان کمک کند تا سودآوری خود را تعیین کنند.
با این حال، هنگامی که نرخ هش شروع به کاهش می کند، ماینرها ممکن است ارز دیجیتال را بی سود بدانند و منجر به تسلیم شدن ماینرها شود. تسلیم شدن اغلب زمانی اتفاق میافتد که بازارها به سمت پایینتر میآیند و برای استخراجکنندگان فشار ایجاد میکند تا سختافزار خود را بفروشند. نرخ هش پایین تر نشان دهنده از دست دادن علاقه سرمایه گذاران است.
وضعیت و آدرس های فعال
آدرسهای فعال تعداد آدرسهای بلاک چین فعال را در یک دوره زمانی اندازهگیری میکنند. یکی از ساده ترین رویکردها جمع آوری تعداد آدرس های ارسال و دریافت در دوره های مختلف است. آدرسهای فعال را در طی چند روز، هفته یا ماه حساب کنید و رشد یا کاهش را با اندازهگیری فعالیت و علاقه به کوین یا توکن مقایسه کنید.
روش دیگر جمع آوری تعداد آدرس های منحصر به فرد در دوره های از پیش تعریف شده و سپس مقایسه نتایج است.
ارزش معامله و کارمزد
در مقایسه با تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال نیز ارزیابی ارزش معاملات را در اولویت قرار می دهد. اگر پنج تراکنش 250 دلاری در یک روز بیت کوین وجود داشته باشد، ارزش تراکنش روزانه 1250 دلار خواهد بود.
یک ارزش معاملاتی بالا و مداوم، یک ارز را در گردش ثابت نشان می دهد، در حالی که مقایسه ها داده های مربوط به حرکات بالقوه بازار را در آینده نشان می دهد.
کارمزدها منعکس کننده تقاضای بلاک چین یا تعداد تراکنش هایی است که باید در سریع ترین زمان ممکن به بلاک چین اضافه شوند. گس اتریوم نمونه ای از کارمزدهای پرداخت شده است، اما هر ارز دیجیتال می تواند کارمزد تراکنش های خاص خود را داشته باشد.
ارزیابی هزینههای پرداخت شده در دورههای مختلف به شما ایده میدهد که کوین یا توکن مورد نظر چقدر امن است. کارمزدهای تراکنش به طور طبیعی می تواند در طول زمان افزایش یابد، با کاهش یارانه بلوک یا پاداش بلوک نسبت به دشواری استخراج. بدون تعدیل پاداش، ماینرهای کریپتو با ضرر شروع به کار می کنند و شروع به کنار گذاشتن بلاک چین می کنند.
معیارهای مالی
هدف تحلیل فاندامنتال تولید یک ارزش کمی برای سرمایه گذار برای تجزیه و تحلیل چشم انداز یک دارایی است. ارزیابی مالی کریپتو شامل درک شرایط معاملاتی داراییها از جمله نقدینگی، عوامل پیرامونی و واکنش بازار است.
همه اینها نشان میدهد که تجزیه و تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال ارزشمند است، بهویژه هنگام ارزیابی چشمانداز قبل از تدوین یک برنامه سرمایهگذاری.
ارزش بازار (Market Capitalization)
ارزش سرمایه بازار نشان دهنده ارزش یک شبکه است. می توان آن را با ضرب قیمت فعلی در عرضه کوین های در گردش محاسبه کرد. اگر معیارهای دیگر مانند نقدینگی را در نظر نگیرید، ارزش بازار می تواند ارزش گذاری های گمراه کننده ای را ارائه دهد. به هر حال، یک آلتکوین با گردش ضعیف با عرضه کل 50 میلیون و تعداد انگشت شماری از تراکنشهای رد و بدل شده با 1 دلار به این معنی نیست که هر یک از آن کوین ها 1 دلار ارزش دارند.
به طور کلی، سرمایهگذاران ممکن است بر این باور باشند که کوین های با ارزش بازار پایین پتانسیل رشد بیشتری دارند، اگرچه ارزش بازار بالا نیز میتواند به زیرساختهای قویتر و قدرت پایدار اشاره کند. اگرچه ارز فراموش شده، کیف پول های گم شده و کلیدهای غیرقابل بازیابی به این معنی است که ما هرگز نمی دانیم دقیقاً چه تعداد کوین در گردش است، ارزش بازار تقریباً ارزش شبکه یک کوین را ارائه می دهد.
نقدینگی و حجم معاملات
نقدینگی معیاری است که نشان می دهد خرید و فروش یک دارایی چقدر آسان است. اگر بتوان یک دارایی ارز دیجیتال را بدون تغییر شدید ارزش بازار به سرعت خرید یا فروخت، نقدینگی قوی است. یک کوین یا توکن ارز دیجیتال مایع، خریداران و فروشندگان زیادی را در یک دفترچه سفارش در انتظار پر شدن خواهد داشت. این به نوبه خود، اختلاف قیمت پیشنهادی خرید را که معیار محکمی برای نقدینگی است، کاهش می دهد.
حجم معاملات یک شاخص مفید از توانایی یک کوین یا توکن برای حفظ حرکت است. اندازه گیری نشان می دهد که چند واحد از یک دارایی در یک دوره خاص تغییر کرده است. اگر یک روند صعودی در ارزش با حجم معاملات بالا حمایت شود، احتمالاً سود بیشتر خواهد بود. بالعکس، نوسانات قیمت بدون حجم معاملات قابل توجه ممکن است فقط در رادار باشد.
عرضه در گردش
عرضه در گردش یک ارز رمزنگاری شده به تعداد کل کوین های موجود در عرضه فعال که در دسترس عموم است، اشاره دارد. متفاوت از کل عرضه یا حداکثر عرضه بالقوه، عرضه در گردش ثابت نیست و می تواند در طول زمان تغییر کند زیرا کوین ها می توانند سوزانده شوند.
توسعهدهندگان ممکن است تعداد کوین ها یا توکنهای در گردش در یک عرضه متمرکز را افزایش دهند. با یک ارز دیجیتال قابل استخراج، فعالیتهای ماینینگ میتواند عرضه در گردش را افزایش دهد.
معیارهای پروژه
معیارهای پروژه یک رویکرد کیفی برای ارزیابی عملکرد یک ارز دیجیتال دارند. آنها بر روی عوامل داخلی و خارجی تمرکز می کنند، مانند هدف ارز دیجیتال و نحوه عملکرد پروژه ارز دیجیتال.
تجزیه و تحلیل پس زمینه
وب سایت های پروژه کریپتو لیستی از اعضای تیم خود را شامل می شود. بررسی دقیق پروفایل های تیم و سوابق آنها می تواند موفقیت احتمالی پروژه فعلی را روشن کند. تجربیات و دستاوردهای گذشته باید به خوبی مستند شده باشد و بینشی را در مورد تیمی که برای دنبال کردن نقشه راه به آن اعتماد دارید ارائه دهد. همچنین میتوانید به منظور ارزیابی اعتبار، حامیان یا مشاوران اولیه پروژه را در نظر بگیرید.
White paper رمزنگاری
White paper کریپتو یک سند فنی است که هدف و عملیات پروژه را مشخص می کند. این مهمترین اسناد پروژه است و حداقل باید حاوی اطلاعات زیر باشد:
• راه حل های فناوری بلاک چین
• از موارد برای ارز استفاده کنید
• ویژگی های برنامه ریزی شده و ارتقاء
• اقتصاد نشانه و اطلاعات فروش
• اطلاعات تیم
White paper را با دوز خوبی از شک و تردید بررسی کنید و مراقب نظرات شخص ثالث در مورد پروژه باشید.
مقایسه رقیب
رقابت در بازار، برندگان را از بازنده ها جدا می کند. انجام جستجوی کامل برای رقبای بازار، چشم اندازی را که هر پروژه باید در آن رقابت کند، مشخص می کند. درک اکوسیستم کلی برای ارزیابی پتانسیل یک پروژه بسیار مهم است.
نقشه راه محصول
اکثر محصولات رمزنگاری دارای نقشه راه برای آینده هستند که جدول زمانی شبکه های آزمایشی، انتشار و ویژگی های جدید برنامه ریزی شده را نشان می دهد. نقشه راه باید یک طرح کلی از تحولات آینده ارائه دهد. از نقشه راه برای اندازه گیری دستیابی به نقاط عطف استفاده کنید.
Tokenomics و Utility
توکنومیکس اقتصاد عرضه و تقاضای رمزی است. عرضه و تقاضا باعث افزایش ارزش و قیمت ارزهای دیجیتال می شود. هر چه تقاضا نسبت به عرضه بیشتر باشد، قیمت نیز بالاتر است. نظریه Tokenomics همچنین شامل ساختار انگیزشی است که برای ایجاد انگیزه رفتار در شبکه استفاده می شود.
کاربرد یک توکن نشان دهنده نقشی است که می تواند ایفا کند. یک توکن با موارد استفاده در دنیای واقعی بیشتر ممکن است کاربران و توجه بیشتری را به خود جلب کند.
چه چیز دیگری برای تجزیه و تحلیل ارزهای دیجیتال؟
تجزیه و تحلیل کمی برای ارائه یک دید کلی از معیارهای مالی با در نظر گرفتن عواملی که می توانند به صورت عددی اندازه گیری شوند، عالی است. با این حال، جنبهها یا ریسکهای غیرقابل اندازهگیری شرکت را در بر نمیگیرد. این به ویژه زمانی است که ارز دیجیتال یک بازار هدف با چنین طیف وسیعی از عوامل خارجی است که باید در نظر گرفته شود. با این حال، سیاست اجتماعی و رفتار کاربر می تواند به شدت بر مبانی تجاری پیرامون یک دارایی تأثیر بگذارد.
محیط سیاسی اجتماعی
همهگیری کووید-19 به سرمایهگذاران طعم یک بحران واقعاً جهانی و تأثیر آن بر بازارهای مالی را چشاند. با گسترش همهگیری، همه داراییها، از جمله ارزهای دیجیتال، در واقع فروخته شدند. بیت کوین بین 7 تا 13 مارس 2020 در حدود 58 درصد سقوط کرد. این نگرش ریسک کردن، سرمایه گذاران را به فرار از دارایی های سوداگرانه سوق داد.
در پاسخ به این بحران، دولتها در سراسر جهان تریلیونها دلار بستههای محرک را تصویب کردند و کریپتو دوباره مورد توجه قرار گرفت. از آنجایی که بانکهای مرکزی سیستم را با ارزهای فیات پر کردهاند، سرمایهگذاران ممکن است به ارزهای دیجیتال بهعنوان ذخیرهکننده ارزش و محافظ تورم روی بیاورند.
چارچوبهای نظارتی نامشخص همچنین میتواند در بازارهای رمزنگاری تداخل ایجاد کند، زیرا ممنوعیتهای ناگهانی کشورهایی مانند ترکیه و چین سیگنالهایی را ارسال میکنند که دولتها همچنان نظر خود را دارند.
رفتار کاربر
تحلیل بنیادی قرار است دیدی کلی به سرمایه گذاران بدهد. و رفتار کاربر یکی از دشوارترین عوامل ارزیابی است. رسانههای اجتماعی، جامعه رمزنگاری و بازاریابی، به طور کلی، همگی میتوانند تأثیر عمدهای بر رفتار کاربران و شرکتکنندگان در بازار داشته باشند، اما پیشبینی اثرات آن دشوار است.
به هر حال، چند توییت از ایلان ماسک ممکن است زمینهای از دوج کوین و کوین های میم را ایجاد کند. به طور کلی، در نظر گرفتن فالوورها و تعامل یک شبکه نشان دهنده میزان تعهد کاربران به پروژه است.
ابزارهای تحلیلی
با رشد معاملات ارزهای دیجیتال، محبوبیت تجزیه و تحلیل – از آمار شبکه تا تحلیل فنی بازار – افزایش یافته است. چالش آموزشی عمدتاً در فیلتر کردن تمام داده های عمومی در قالب یک قالب قابل استفاده نهفته است.
ابزارهای نمودارگیری مانند TradingView، جمعآوریکنندههای اخبار، تعادل مجدد پورتفولیو، و کاوشگرهای بلاک همگی یک محیط رمزنگاری غنی از داده را بهبود میبخشند.
کلام آخر
با افزایش تقاضای سازمانی برای ارزهای دیجیتال، روشهای سنتی ارزشگذاری ارزهای دیجیتال، قیمتهای معاملاتی آنها را توجیه میکنند. درک تحلیل فاندامنتال در کریپتو یک بازی توپی کمی متفاوت از بازارهای سنتی است، اما منابع موجود نیز در حال گسترش هستند. صرافی های دارای استخر نقدینگی، رباتهای معاملاتی کریپتو، و جوامع فعال، همگی به یک اکوسیستم شکوفا کمک میکنند.
مانند هر سرمایه گذاری دیگری، مهم است که دقت لازم را انجام دهید. سرمایهگذارانی که تحقیقات و تحلیلهای بنیادی دقیق انجام میدهند، میتوانند سود زیادی در بازارهای ارزهای دیجیتال داشته باشند. اطلاعات و تحقیقات، ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد. بنابراین وظایف خود را به درستی انجام دهید و سبد سرمایه گذاری خود را متنوع کنید.